دلتنگتم

چندروزه همش تواین فکرم یه چیزی بشه،یه بلایی سرم بیاد،یابلایی سرخودم بیارم که دیگ فقط نفس نکشم..

مدام فکرم درگیره،خیلیم درگیره...شده تاحالا اینقدرفکر کنی یهوبغضت بترکه ولی نخوای گریه کنیوسرتوبالابگیری ونفس عمیق بکشی تاگریت نیادیابغضت قورت بدی یاقفسه سینت دردبگیره!؟؟؟

من هرروز وهروز همینجوریم..

شده دلت خوش باشه احساس خوشبختی کنی که دیگ قراره کلی اتفاقای خوب بیفته بعدیهو دنیا روسرت اواربشه،به زور نفست بالابیاد،اینکه هعی مدام پشت سرهم ازخودت بپرسی چیشد؟؟واقعا چیشد؟؟

بین یه دوتاحس گیرکنی عین یه دوراهی،که از اون همه خوشبختی یهو این همه بدبختی نثارت شده..

اینکه هنوزم کمابزنی،هنوزم باورت نشده باشه که تودیگ خوشحال نیستی ونخواهی شد..اینکه خودت نخوای خیلی چیزاروباورکنی ،نتونی ،نخوای هعی نخوای...

 

اینکه بعضی اتفاقابرات هضم نشدست،میشینی فکرمیکنی که میشد درست بشه،میشدکاری کنن،میشددرستش کنن اما نکردن ،نخواستن،اینکه نخواستن نخواستن...

اره برامنم هنوز هضم نشدست،نتونستم باورکنم،نتونستم قبول کنم که اتفاقایی که نباید میفتاد،میشدجلوش گرفت امانگرفتن،افتاد..

دیگ همیشه برام غیرقابل قبول میمونه،همیشه توذهنمه ،توفکرمه..مدام وهمیشه..

ولی میخوام سعی کنم کمترفکرکنم بهشون که اونم غیرممکنه..

 

 

امشب دلم خیلی گرفته وازیک طرفم خیلی دلم براش تنگ شده

امانیست،پیش اونه یکی دیگه..

چشام هعی تارمیشه همش اشکای لعنتی میان..

 

شایدبخونی حرفام اونم شاید..شایدم اصلا یادت نباشه اینجارو که مطمعنم یادت رفته میدونم..

امشب لابد جشنت بود،

دیگ هرشباروبا اونی،کناراونی،برا اون میخندی، دستاش میگیری،بهش میگی خانومم..

دیگ شماره اونو جاشماره من سیوکردی عشقم

دیگ اون شده عروس خونوادت

هرکیه خوشبحالش که توروداره

خوشبحاش که هرروز کنارته

 

کاش میفهمیدی من چقدر حسودم،هستم البته میدونستی وبازم راحت از اون بامن میحرفیدی

کاش یکم اشناییت با دنیای من داشتی،احساسم نسبت به خودت

اینکه حتی نیم نگاه کسی بهت منو وحشی میکنه تابرسه که...

وای وای دل من اشوبه،اشوب..اونقدر که شب که میخوابم دعامیکنم اصلا میگم بخداکه بیدارنشم دیگ،اینکه خدابیدارم نکن دلیل زندگیم رفته بزامنم برم..

قبلا میخواستم زودبخوابم زودصبح بشه پیامک صبح بخیراشوبخونم،ذوق میکردم بخدا

 

اماالان یه خبری هم ازم نمیگیره..دنیای عجیبیه،عجیبی دنیاهم برام هضم نشدنیه،،اینکه چقدرادما بیرحمن،واقا چرا بعضیا اینقدرسنگدلن 

من نمیفهممشون..میخای بادنیا چکارکنن کجاش بگیرن

تومیمیری حالا امروز نه فردا..لحظه مهمه تامیتونی دلیوشادکن،اصلا بگرد پیدابشه کسی از طرف توشدبشه..بخداکه دنیا پوچه،پوچ

 

من دلم خیلی شکسته،دلم اتیشه هرروزم بدترمیشه،میخوام کناربیام امانمیتونم بخداکه سخته نمیتونم اینقدنگیدمیگذره نگیدبخدانمیگذره..

 

به خودم قول دادم دیگ عاشق نشم،دلم پرازکینه کردم،پراز نفرت،هیچوقت کساییروکه باعث این حال دلم شدن نمیبخشم،نمیبخشم..

 

فقط میخوام بمیرم،چون اینجوری دیگ نه فکر میکنم نه عذاب میکشم

 

کاش زودتر بمیرم..فقط اینکه دلم تنگته ها خیلی،الان من چکارکنم؟؟

توبا اونی من اینجابافکر تو چکارکنم..

 

کاش برگردی وبگی همه ایناخواب بوده،حاضرم همه زندگیم بدم وفقط یه روز روباتوبگذرونم ومال من باشی..

 

گناه من اینه که فقط خیلی عاشقم...